اختصاصی نشریه اینترنتی انیشتینها
در این سن نوجوان وارد مرحلة وسیعتری از احساسات و ادراکات می گردد. خود آگاهی او کمتر و توجهش به خارج بیشتر است. با اینکه ممکن است در مدرسه شاگرد شیطان و شروری باشد ولی در درون خود آرامتر است.
معلم و پدر و مادر از تغییری که در او بوجود آمده است بحث می کنند. چگونگی و میزان این تغییر، به ذوق و علاقه و شخصیت هر فرد بستگی دارد.. برای آشکار نمودن چگونگی رشد عقلی و ذهنی در این سن مختصری از اختلاف میان ۱۳ و ۱۴ سالگی ذیلاً بیان می گردد تا نشانه ها و علامت های پیشرفت بلوغ جدید در این سن روشن گردد. توجه به باطن و ب خود مشغول شدن نوجوان سیزده ساله زمینة مناسبی برای ۱۴ ساله فراهم مینماید تا خود را بهتر بشناسد و تعادل زیادتری برای سازش با دیگران پیدا کند بدین مناسبت (۱۴) ساله هم خود را بهتر می شناسد و هم ارتباطش با محیط و اطرافیان بیشتر و بهتر است وپی میبرد که شخصیتی بدست آورده است؛ با بالا رفتن و ازدیاد انرژی احساس اطمینان و اعتماد جدیدی نسبت بخودش پیدا می کند.
از زندگی لذت می برد،روش او دوستانه تر و چه در منزل و چه در خارج از منزل با دیگران بهتر می شود.
بطور کلی رفتارش نسبت به بزرگتران و بخصوص نسبت به افراد خانواده خود عاقلانه تر است. پسر ،پدرش را قدیمی و دخترها مادرشان را فاقد آداب معاشرت لازم میدانند. نوجوان از راهنمایی و هدایت پدر و مادر احساس ناراحتی می کند ولی با وجود اختلافات فکری که با آنها دارد اصرار و پافشاری او در صحت عقاید خود کمتر میشود. بعلت تفاهم بیشتر، احترام و اعتماد زیادتری نسبت به والدین در او بوجود می آید، به پیدا کردن دوست و ایجاد ارتباط اجتماعی با دیگران علاقه مند می شود؛ با همکلاسان خود سازش بهتری پیدا می کند؛ به بزرگترها نیز بیشتر احترام می گذارد، به تفاوت های شخصی افراد پی می برد و سعی می کند شخصیت خود را با آنها تطبیق دهد.
علاقه نوجوان در این سن به امور درسی خیلی کمتر از امور اجتماعی است؛ گروه و تشکیلات آن برای او خیلی جالب توجه و خوشحال کننده است و دلبستة جمعیت و گروه است؛ در جمعیت ها و گروها شرکت می کند برای اینکه بتواند به ارزشیابی خود و همکلاسانش بپردازد و خود را با دیگران مقایسه کند،به شناسایی خود و طبیعت بشر خیلی علاقه مند است. ترجیح می دهد با عدة زیادتر و مختلفی در تماس باشد، دوست دارد در میان دوستانش محبوبیت خاصی داشته باشد، گرایش او به سوی واقع بینی و حقیقت پسندی بیشتر است.
میل به داوری صحیح و استقلال فکری دارد و از بحث و انتقاد لذت می برد.
در این سن، چون به مرحلة جدیدی از تحصیل وارد می شود با وجود استقلال فکری و پیشرفت سریع او بطرف بلوغ، ممکن است خود نتواند فشار و سنگینی رقابتهای دورة جدید تحصیل را که باید تحمل نماید درک کند.
بدین مناسبت معلم راهنما باید توانائیها و استعداد های او را بسنجد و نوجوان را با حقیقت باطن و توانائیهای خودش آشنا سازد با او مشاوره نماید و او را راهنمائی کند که رشته تحصیلی خود را بطور صحیحی انتخاب نماید اهمیت راهنمائی نوجوان در این سن برای انتخاب رشته تحصیلی اجتناب پذیر است. در این سن نوجوان خیلی بهتر با معلم خود سازش پیدا می کند و بخوبی به ارزش او پی می برد و چنانچه از او انتقاد بعمل آورد عقیدة او بیشتر به حقیقت نزدیک است و اگر معلم فاقد احساس همدردی یا شخص بی تفاوتی باشد و یا چنانچه بالعکس صاحب شخصیت و فکر روشنی باشد دانش آموز آن را درک می کند و داوریش در این مورد خالی از حقیقت نیست.
در این مرحله از سن تظاهرات پسران و دختران متفاوت است. پسران کمتر میل به لجاجت و بازی و فعالیت با دختران دارند، در صورتیکه در دختران عکس این حالت دیده می شود. بدین معنی که دختران به بازی و فعالیت با پسران هم سن یا همکلاس خود بیشتر نشان می دهند.
در این سن شاگرد به دروس اجتماعی و سیاسی و وقایع جاری کشوری و روزنامه خواندن کمتر علاقه نشان میدهد. ولی به شرکت در سخنرانی در حضور جمع و نمایش و دادن گزارش علاقه مند است.
از حس کنجکاوی و علاقة او به پی بردن به اسرار و به پرسش و فراگیری او باید در تعلیم و تربیت استفاده کرد. مدرسه باید احتیاجات دانش آموزان را در این سن تشخیص دهد و برای رشد بسیاری از استعداد های پنهانی و پیشرفت آنها وسائل لازم را آماده نماید.
بقلم حمید صراف اسماعیلی
برنامه ریز و پژوهشگر